وارد پارکینگ شدیم. بلافاصله بعد از ما یکی از همسایه ها که سرهنگ راهنمایی-رانندگیه هم وارد شد. امیر پشت فرمون بود و انقـــدر تحت تاثیر ابهت جناب سرهنگ قرار گرفته بود که بی توجه به انهدام من و مامان از خنده، سر تمام پیچ ها راهنما می زد. تو پارکینگ! :))
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب